ایدئولوژی (2) (بخش پایانی)
برگردان شین میم شین برگردان شین میم شین

 

ایدئولوژی
پروفسور گونتر هیدن


مسئله ایدئولوژی در فلسفه بورژوائی

• فلسفه بورژوائی به مسئله ایدئولوژی توجه جدی مبذول می دارد.

• طرح ها و توصیه های بورژوائی در این زمینه حاوی وجوه مشترک زیرند:

1

• حفر دره عمیقی میان ایدئولوژی و علم

2

• بی اعتبار کردن ایدئولوژی سوسیالیستی

3

• چسباندن بر چسب «شعور وارونه» و «شعور مصلحتی ـ سیاسی» و غیره بر ایدئولوژی سوسیالیستی

1
مسئله ایدئولوژی در پوزیتیویسم
(گایگر، پوپر، توپیچ)

کارل پوپر (1902 ـ 1994)
فیلسوف اطریشی ـ انگلیسی
در پیوند با محفل وین (اشلیک، کارناپ و نویرات)
زمینه کار:
تئوری شناخت
علمتئوری
فلسفه اجتماعی
فلسفه تاریخ
فلسفه سیاسی
راسیونالیسم انتقادی

• در پوزیتیویسم (گایگر، پوپر، توپیچ) احکام، هنجارها، ارزیابی ها، انگیزه ها، جانبداری ها و غیره مربوط به جهان بینی تحت مفهوم «ایدئولوژی» مورد جمع بندی قرار می گیرند و بمثابه عناصر سوبژکتیف محض و غیر قابل اثبات بکمک روش نظری، در مقابل شناخت علمی قرار داده می شوند.

• مراجعه کنید به سیری در منویات کارل پوپر در دایرة المعارف روشنگری


2
مسئله ایدئولوژی در «جامعه شناسی دانش»
(منهایم، پلسنر)

کارل مانهایم (1893 ـ 1947)
جامعه شناس و فیلسوف مجارستانی الاصل
استاد دانشگاه در آلمان و انگلستان
از سردمداران جامعه شناسی دانش

• در «جامعه شناسی دانش» (منهایم، پلسنر) اگرچه پیوند تفکر با وجود برسمیت شناخته می شود، ولی از آن نتیجه گرفته می شود که هر «وجود مرتبط با پایگاه» واقعیت اجتماعی را بطرز مخدوشی منعکس می کند و تنها «روشنفکران آزاد از قید و بند» می توانند با «در نظر گرفتن کلیه جنبه ها» خود را از قید و بند آن آزاد سازند.

3
مسئله ایدئولوژی در آثار
(هورکهایمر، آدرنو، مارکوزه)

تئودور آدورنو (1903 ـ 1969) و هورکهایمر
فیلسوف، جامعه شناس، تئوریسین موسیقی و آهنگساز
از سردمداران مکتب فرانکفورت
از آثار اصلی او:
دیالک تیک روشنگری
دیالک تیک منفی
تئوری استه تیکی

• فلاسفه بورژوائی دیگر (هورکهایمر، آدرنو، مارکوزه) می کوشند تا ایدئولوژی را بمثابه گشتاور کلیت اجتماعی معینی تحلیل کنند و آن را بر بنیان شرایط پیدایش مشخصش درک کنند.
• ولی چون آنها دیالک تیک مبارزه طبقاتی را تجزیه و تحلیل نمی کنند، «انتقاد از ایدئولوژی» آنها (علیرغم داشتن نظرات درستی راجع به فونکسیون و فرم های معینی از ایدئولوژی بورژوائی) سطحی می ماند.

*****

• در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی خصلت جانبداری آشکار ایدئولوژی سوسیالیستی مورد تأکید قرار می گیرد، زیرا آن ـ بمثابه ایدئولوژی مترقی ترین طبقه اجتماعی ـ راهنمای عمل است:
• ایدئولوژی سوسیالیستی ایدئولوژی طبقه ای است که منافع بنیادی اش با منافع همه زحمتکشان انطباق دارد.

• مارکسیسم ـ لنینیسم ایدئولوژی طبقه کارگر، یعنی ایدئولوژی طبقاتی است.
• چون رهائی طبقه کارگر مترادف با رهائی بشریت است، پس مارکسیسم ـ لنینیسم ـ همزمان ـ به ایدئولوژی عام بشری بدل می شود.

• ایدئولوژی سوسیالیستی در روند ساختمان سوسیالیسم و کمونیسم اهمیت کیفی جدیدی کسب می کند.


• از آنجا که قوانین عینی سوسیالیسم و کمونیسم تنها ببرکت عمل آگاهانه انسان ها تحقق می یابند، تربیت سوسیالیستی انسان ها و تبلیغ وسیع مارکسیسم ـ لنینیسم شرط اصلی و در عین حال ثمره پی ریزی مناسبات اجتماعی سوسیالیستی و کمونیستی است.


• بدین طریق است که ایدئولوژی سوسیالیستی ضرورتا خصلت توده ای کسب می کند و به معنی حقیقی کلمه، به ایدئولوژی توده های مردم مبدل می شود.


• ایدئولوژی سوسیالیستی در روند ساختمان سوسیالیسم و کمونسم بطور مداوم توسعه و غنا می یابد.


• در مبارزه بر ضد ایدئولوژی رویزیونیستی و امپریالیستی و با غلبه بر همه بقایای سرمایه داری در دوران ساختمان سوسیالیسم، فاکتور ایدئولوژی اهمیت عظیمی کسب می کند.


• مراجعه کنید به شعور اجتماعی، شعور طبقاتی، آموزش ایدئولوژی


پایان

June 3rd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي